آرمانآرمان، تا این لحظه: 17 سال و 25 روز سن داره

آرمان روان

بابا احسانی دوست دارم

بابا احسان آرمان دیابت داره. 5 سالی میشه. درست وقتی آرمان 4 ماهه بود متوجه مریضیش شدیم. با وجود مریضی از هیچ تلاشی برای خوشبختی و خوب زندگی کردن من و آرمان فروگذار نکرده. خدایا به پاکی قلب کوچیک پسرکم قسمت میدم که باباشو خوب کنی. بابا احسان عزیز روزت مبارک. دوست داریم خیلی زیاد   ...
12 خرداد 1391

پسر رازدار

دیروز جمعه بابا احسان و مامان جون تصمیم گرفته بودند برای مامان مهرانه تولد سورپریزانه بگیرند. هیچکس هیچی لو نداد تا عصر که وقتی من رفته بودم بیرون مامان جون به آرمان گفته بودن یه رازی رو میخوام بهت بگم. امروز تولد مامانته ولی نباید بهش بگی. پسرکم قول داده بود که هیچی به من نگه. وقتی اومدم گفت مامانی من یه راز دارم که نمیتونم بگم. منم خیلی اصرار نکردم. ولی پسرم دلش طاقت نیاورد و رفت دم در چشماشو بست و گفت امروز تولدته مامانی. بعدم انگار یه بار سنگینی رو زمین گذاشته باشه شروع کرد به جست و خیز و بازی. شب هم وقتی اومدیم خونه کادوهامو دیده و گفته مامان خوشگلم کادوهات خیلی قشنگه. ...
6 خرداد 1391
1